سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ذوالفقار

پرستیژ فرماندهی

« بسم رب الشهداء و الصدیقین »

روایت شده است از سید کاظم حسینی از دوستان و هم رزمان شهید برونسی

یادم هست همیشه علاقه خاصی ، هم نسبت به حضرت فاطمه زهرا (س) داشت ، هم نسبت به سادات و فرزندان ایشان . عجیب هم احترام هر سیدی را نگه می داشت ؛ یادم نمی آید توی سنگر ، چادر ، خانه و یا جایی باهم رفته باشیم و او زود تر از من وارد شده باشد . حتی سعی می کرد جلو تر از من قدم بر ندارد .

یک بار با هم می خواستیم برویم جلسه . پشت در اتاق که رسیدیم ، طبق معمول مرا فرستاد جلو و گفت : بفرما .

نرفتم . به اش گفتم : شما اول برو .

لبخندی زد و گفت : تو که می دونی من جلو تر از سید جایی وارد نمی شم .

به اعتراض گفتم : حاج آقا این جا دیگه خوبیت نداره که من اول برم !

گفت : برای چی ؟

گفتم : ناسلامتی شما فرمانده هستید و اینجا هم که جبهست ، و بالاخره باید ابهت و پرستیژ فرماندهی حفظ بشه .

مکثی کردم و زود ادامه دادم : این که من جلو تر برم پرستیژ شما رو پایین میاره .

خندید و گفت : اون پرستیژی که می خواد با بی احترامی به سادات باشه ، می خوام اصلاً نباشه !

کتاب خاک های نرم کوشک

مصاحبه و تالیف : سعید عاکف


نوشته شده در تاریخ سه شنبه 89/9/9ساعت 3:23 عصر توسط سلمان نظرات ( ) |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت